بین ادمها...

چه قدر فاصله اینجاست بین آدمها
چه قدر عاطفه تنهاست بین آدمها
کسی به حال شقایق دلش نمی سوزه
و او هنوز شکوفاست بین آدمها
کسی به
خاطر پروانه ها نمی میره
تب غرور چه بالاست بین آدمها
و از صدای شکستن کسی نمی شکند
چه قدر سردی و غوغاست بین آدمها
 میدان کوچه دل ها فقط زمستانست
هجوم ممتد سرماست بین آدمها
ز مهربانی دل ها دگر سراغی نیست
چه قدر قحطی رویاست بین آدمها
کسی به نیست دل ها دعا نمی خواند
غروب زمزمه پیداست بین آدمها
و حال آینه را هیچ کسی نمی پرسد
همیشه غرق مداراست بین آدمها
غریب گشتن احساس درد سنگینی ست
و زندگی چه غم افزاست بین آدمها
مگر که کلبه دل ها چه قدر جا دارد
چه قدر راز و معماست بین آدمها
چه ماجرای عجیبی ست این تپیدن دل
و اهل عشق چه رسواست بین آدمها
چه می شود همه از جنس آسمان باشیم
طلوع عشق چه زیباست بین آدمها
میان این همه گلهای ساکن اینجا
چه قدر پونه شکیباست بین آدمها
تمام پنجره ها بی قرار بارانند
چه قدر خشکی و صحراست بین آدمها
و کاش صبح ببینم که باز مثل قدیم
نیاز و مهر و تمناست بین آدمها
 
بهار کردن دل ها چه کار دشواریست
و عمر شوق چه کوتاست بین آدمها
 میان تک تک لبخندها غمی سرخ ست
و غم به وسعت یلداست بین آدمها   

   به خاطر تو سرودم چرا که تنها تو

دلت به وسعت دریاست بین آدمها

نظرات 3 + ارسال نظر
مدی سه‌شنبه 21 مهر 1388 ساعت 01:11 ق.ظ http://madikhanoom.blogsky.com

دلم گرفته بازم پیشم بیا.. :-( شعر جدیدتم قشنگه

مدی سه‌شنبه 21 مهر 1388 ساعت 03:45 ب.ظ http://madikhanoom.blogsky.com

مرسی که سر میزنی...دارم از سردرد میمیرم...کم خوابی...فکر و خیال...فشار دانشگاه...

مدی پنج‌شنبه 23 مهر 1388 ساعت 03:32 ب.ظ http://madikhanoom.blogsky.com

بلاگ آپ شد بدو بیااااااااااااااااااا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد